پس از وقوع زلزله اسفبار آذربایجان شرقی و تخریب نزدیک به دویست و چند روستا از توابع شهرستان های اهر، ورزقان و هریس کانون توسعه فرهنگی کودکان ستاد کمک رسانی به « کودکان در بحران » را تشکیل داد. با تجربه ای که از زلزله های خراسـان جنوبی، کـرمان ( بم ) و لرسـتان در زمینه کـار با کـودکان داشـتیم و با توجه به ویژگی زبانی کـودکان آن مـنطقه کمک های اولیه از طریق آقای شهنازیان « مدیر خانه طرح و تصویر فانوس » به کودکان داده شد. ایشان از همکارانی هستند که در تبریز ساکن هستند و از وقوع زلزله بطور فعال در منطقه حضور داشتند. این کمک ها با بخشی از مبالغ اهدایی گروه بزرگی از حامیان و همکاران کانون توسعه و انسان های خیر و دلسوز خریداری و بسته بندی شد ) شامل 120بسته لوازم شخصی، اسباب بازی های آموزشی، لباس گرم ( پالتو و کاپشن ) دخترانه و پسرانه 148 دست، مواد خوراکی و وسایل بهداشتی ) در روستای قراجه از توابع شهرستان اهر که دارای بیش از 350خانوار است و روستای مهترلو و چای کندی از توابع شهرستان ورزقان توزیع شد. داروهای ارسالی نیز به علت نیاز به تشخیص پزشکی به دوستان مستقر در هلال احمر داده شد تا طبق دستور پزشک به بیماران داده شود. بخش دیگر این مبالغ قرار است با شروع مدارس صرف خرید لوازم التحریر و وسایل مورد نیاز آموزشی کودکان و نوجوانان آن روستاها شود. ما وظیفه خود دانستیم با قرار دادن اسامی یاری دهندگان به کودکان روستاهای زلزله زده سپاس خودمان را تقدیم حضورشان کنیم. پس از این اقدام اولیه در 20 شهریورماه منیر همایونی مدیر اجرایی کانون به اتفاق کاظم متولی یکی از همکاران برای دیدار و برگزاری کارگاه در روستا به تبریز رفتند. که گزارش را از زبان خانم همایونی می خوانید:
صبح 91/06/21 به اتفاق آقای شهنازیان از فرودگاه مستقیماً راهی روستاها شدیم. فاصله بین تبریز تا ورزقان مرکز زلزله حدود 70 کیلومتر بود. در مسیر رسیدن به ورزقان از روستاهای باجه باج، چوپانلار، چای کندی، حسین آباد وچند روستای دیگر دیدن کردیم و در گفت و گو با مردم ساکن در چادرها آماری تقریبی از کودکان هر روستا که باید به مدرسه بروند بدست آوردیم. در چای کندی در یکی از چادرها با بچه ها قصه خواندیم و به آن ها قول دادیم روز بعد درباره نظافت محیط زیست کتاب بخوانیم و نقاشی کنیم. تا زمان این بازدید از نصب کانتینرهای موقت برای بازگشایی مدارس خبری نبود. وضعیت بازسازی کُند و زندگی در چادرها با سرمای پیش رو بسیار سخت خواهد شد. از نظر حفظ بهداشت محیط زیست چهرة زشت و غیر بهداشتی در طول راه و در کنار چادرها انسان را آزار می داد. پوست صورت اکثر کودکان از خاک و هوای خشک ترک خورده و ملتهب بود. غروب هنگام بازگشت باران شدیدی بارید که منجر به سیل در جاده شد پس از رسیدن به شهر تبریز به داروخانه رفتیم و تعداد زیادی کرم های ویتامین دار برای کودکان خریدیم و برای فعالیت محیط زیستی روز بعد کیسه های زباله و دستکش برای پاک سازی دور چادرها تهیه کردیم.
در دیداری که با آقای جلال شمع سوزان مدیر موسسه هنری آسمان داشتیم، ضمن تشکر از زحمات ایشان و گروه هنرمندان عروسکی که اسباب بازی های اهدایی کانون توسعه را به کودکان دادند و هر جمعه با بردن امکانات نمایش باعث خوشحالی کودکان و نوجوانان زلزه زده شده اند، گفت و گوی مفصلی داشتیم.
این گفت و گو در زمینه فعالیت های هنری و محتوای آموزشی آن و شیوه های نمایش خلاق بود. به طوری که کودکان خودشان بتوانند در ساختن عروسک شخصیت داستان ها و بازی در نقش آن ها مشارکت داشته باشند. امیدواریم در آینده بتوانیم با کمک هنرمندان موسسه آسمان برای کودکان آن مناطق همکاری داشته باشیم.
صبح روز 21/06/91 با کتاب های محیط زیست با موضوع تفکیک زباله و دیگر موضوع ها که از مؤسسه آسمان گرفتیم به اتفاق آقای شهنازیان به روستای چای کندی رفتیم، بچه ها منتظر بودند. در یک چادر جمع شدیم و دربارة آلودگی محیط زیست و این که چرا باید زباله ها تفکیک شوند و چگونه می توانیم از زباله های خشک به بازیافت و استفاده مجدد آن ها در زندگی برسیم گفت وگو کردیم و بعد با توزیع کاغذ و ماژیک بچه ها دربارة این موضوع نقاشی کردند. پس از آن کِرِم ها و تعدادی پالتو و کاپشن به کودکان اهداء شد. در ساعت یک بعدازظهر به تبریز برگشتیم و ساعت 3:45 عازم تهران شدیم. ضمن سپاس از همه کسانی که با حمایت و یاری خود امکان کمک رسانی به این عزیزان را فراهم کردند. امیدواریم در آینده با حمایت های بیشتر و مستمر بتوانیم موفق به احداث کتابخانه و آموزش های پایه ای برای بالابردن آگاهی و کیفیت بخشیدن به زندگی آنان باشیم.