پایان تابستان سال 1395 آغازی شد بر تشکیل باشگاههای کتابخوانی و آغاز راهی برای حرکت کتاب در شهرها و روستاهای ایران.
از اواخر اسفند سال 1394بعد از برگزاری جشنوارۀ تقدیر از مروجان کتابخوانی، انتخاب روستاهای مروج کتابخوانی و پایتخت کتاب ایران طرحهای مختلفی از طرف سازمانهای غیر دولتی و شهرهای شرکت کننده در این جشنوارهها برای ترویج کتابخوانی به دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت ارشاد اسلامی ارسال شد.
از آن میان طرح “جام باشگاههای کتابخوانی” که از شهر نیشابور آمده بود، انتخاب شد و در نشستهایی که با اعضای سازمانهای غیر دولتی برگزار شد، تغییراتی در جهت عملی شدن آن داده شد.
معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که مایل بود این طرح را با سازمانهای غیر دولتی اجرا کند، برای اجرای طرح با کانون توسعه فرهنگی کودکان تفاهم نامه ای امضا کرد.
پس از برگزاری جلسههای مختلفی برای برنامه ریزی، از نمایندگان سازمانهای غیر دولتی دیگر مانند خانه کتابدار و ترویج خواندن، انجمن حامی، انجمن کتابداران ایران، جهک، لاک پشت پرنده، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و کانون انصار دعوت شد.
تصمیم بر این شد که از هر سازمان چند نفر در کارگاه “آموزش مربیان” شرکت کنند. سپس مربیان آموزش دیده به پانزده شهر نامزد پایتخت کتاب در سال 1394 بروند و معلمها و مدیران مدارس، مدیران و مربیان مهدهای کودک، مربیان و کتابداران کانون پرورش فکری، کانونهای مساجد و کتابداران کتابخانههای عمومی را برای تشکیل باشگاههای کتابخوانی آموزش دهند.
از نیمۀ شهریور، این کارگاهها در شهرهای : نیشابور، سبزوار، کاشان، اصفهان، گنبد کاووس، رشت، بوشهر، خورموج، یزد، شیراز، تبریز، رامهرمز، اهواز، دزفول، ری، شهرکرد، کرمان برگزار شد.
استقبال از طرح باور کردنی نبود. کم ترین تعداد شرکت کنندگان در کارگاهها 30 نفر و بیشترینشان 70 نفر بودند.
این کارگاهها چنان شوری بین مربیان و معلمان به پا کرد که بلافاصله تشکیل باشگاهها شروع شد. با وجود اینکه تشکیل باشگاه مهلت کوتاهی داشت در همین مدت 1450 باشگاه با حدود 18000 عضو شکل گرفت. بعد از مهلت تعیین شده بسیاری تقاضا کردند باشگاههایشان ثبت شود. به این ترتیب باشگاههای بیشتری در مرحلۀ بعدی ثبت شد. و تعداد بیشتری به این باشگاهها پیوستند، حدود 23000 نفر.
قرار بود باشگاهها در محل مدارس و یا کتابخانهها تشکیل شوند، اما علاقه مندی مربیان آموزش دیده، باشگاهها را به خانمها مهدهای کودک، جمعهای دوستانه و … برد.
از فعالیتهایی که اعضای باشگاهها انجام میدهند، کتابخوانی، گفت و گو دربارۀ کتاب، معرفی کتاب، رفتن به کتابفروشی و نوشتن نامه به نویسنده و مترجم، است.
باور پذیر نبود، اما بعد از تشکیل باشگاهها فعالیتهایی انجام شد که راههای ترویج خواندن را آسان تر میکرد.
در شهر کوچکی مثل رامهرمز باشگاه کتابی تشکیل شده که همۀ شهر را از فعالیتهایشان آگاه میکنند. با گرفتن پلاکارد در دست به مردم خبر میدهند، میخواهند به کتابفروشی بروند یا میخواهند به خانۀ نویسنده بروند.
در شهر کاشان صبحگاه کتاب راه اندازی شد، به این ترتیب که هر روز صبح، دانش آموزان پیش از رفتن به کلاس، کتابی معرفی میکنند و بخشی از یک کتاب را سر صف میخوانند. مسئولان اداره ارشاد به مدرسهها میروند در صبحگاه کتاب شرکت میکنند و تعدادی کتاب به مدرسه هدیه میدهند.
در شهر دیگری، در روز خاصی بازار مبادلۀ کتاب گذاشتند. بچهها کتابهایشان را آوردند و نمایشگاه برپا کردند. از این گونه فعالیتها در هر شهر فراوان است.
مربیان همۀ شهرها بعد از دورۀ آموزشی ، از تکنولوژی روز هم استفاده کرده اند، از جمله گروه تلگرامی درست کرده اند.گروهها از باشگاههایی که تشکیل دادهاند و فعالیتهایشان میگویند. کتاب معرفی میکنند. سوالهایشان را مطرح میکنند و در جریان فعالیتهای همدیگر قرار میگیرند. این طرح محدود به شهرها باقی نماند و به روستاها و عشایر هم رفت. کتابفروشیها فعال شدند و کتابهای درخواستی دانش آموزان را برایشان تهیه کردند.
آن قدر تقاضا برای کتاب زیاد شد که مجریان طرح، فعالیت دیگری را برنامه ریزی کردند. طرح جمع آوری کتاب و کمک مالی برای خرید کتاب.
کارتنهای کتاب به شهرها و روستاهای دوردست فرستاده شد. تقاضا از طرف مدرسهها، ادارههای ارشاد، کتابداران کتابخانهها روز به روز بیشتر میشود وهمچنان نیاز بیشتری به کتاب احساس میشود.
- فرمهر منجزی